تعاليم عاليه اسلام و اصول قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به ما آموخته است هر گاه فردي درباره موضوعي پرسشي دارد ميتواند محترمانه مطرح نمايد و مسئولان نيز شايسته است پاسخ لازم را ارائه نمايند.
آيت ا... شهيد مرتضي مطهري در كتابها و سخنرانيهاي خود سالها قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و تا پيش از شهادت اين حق را براي عموم مردم قائل بودند كه بتوانند سئوالات خود را مطرح نمايند و مسئولان هم پاسخگو باشند. آن بزرگوار مكرراً اعلام مينمود اقدامات همهي مقامات در جمهوري اسلامي ايران قابل نقد و بررسي است و هيچ يك از آنان را نميتوان از انتقاد مبرا دانست.
«هركس ميبايد فكر و بيان و قلمش آزاد باشد و تنها در چنين صورتي است كه انقلاب اسلامي ما، راه صحيح پيروزي را ادامه خواهد داد... اگر در جامعه ما، محيط آزاد برخورد آرا و عقايد به وجود بيايد به طوري كه صاحبان افكار مختلف بتوانند حرفهايشان را مطرح كنند و ما هم در مقابل، آرا و نظريات خودمان را مطرح كنيم تنها در چنين زمينه سالمي خواهد بود كه اسلام هرچه بيشتر رشد ميكند».1
«مصاحبه رئيس پليس كشور جناب سردار احمديمقدم، و بيان صريح ايشان مبني بر اينكه اعزام بازداشتيهاي وقايع88، با دستور و نظر صريح آقاي سعيد مرتضوي، دادستان تهران در آن مقطع بوده، بسياري را شگفتزده كرد. وي گفته كه من مخالف اعزام بازداشتشدگان به كهريزك بودم چون بازداشتگاه كهريزك براي نگهداري بزهكاران شرور، چاقوكش، خلافكار و اين تيپ مجرمين بود، درحالي كه بازداشتيهاي88 جملگي افراد غيراز اين تيپ بودند. بهعلاوه سردار احمديمقدم ميگويند كه كهريزك اساسا جا نداشت و در كانكسي كه 50 يا حداكثر 70 نفر را ميشد نگه داشت، 150نفر را جا داده بودند. بدون ترديد قاضي مرتضوي نميتوانسته نداند كه كهريزك چگونه جايي است. وي به عنوان دادستان تهران، نميتوانسته نداند كه چه افرادي در كهريزك نگهداري ميشدهاند يا نميتوانسته نداند كه افرادي كه دستگير شده بودند افرادي عادي بودهاند نه سارق، قمهكش و زورگير. بهرغم همه اطلاعات حسب آنچه سردار احمديمقدم گفته، مرتضوي اصرار داشته كه بازداشت شوندگان به كهريزك منتقل شوند. احمديمقدم كه بهتزده شده بود از او ميخواهد كه كتبا بنويسد بازداشتشدگان به كهريزك منتقل شوند. البته از خود احمديمقدم هم ميتوان پرسيد كه سردار! به عنوان رئيس پليس، شما كه شرايط كهريزك را ميدانستيد بعد از آنكه دستگيرشدگان به كهريزك اعزام شدند، چرا حاضر نشديد آن شب يا فردايش يك توك پا به كهريزك برويد و ببينيد اوضاع از چه قرار است.»2
در صورتي كه قاضي حكمي صادر نمايد، كسي نميتواند دستور و نظر او را نقض كند مگر برابر آنچه كه قانون مشخص نموده است. بنابراين سرداراحمديمقدم نميتوانسته بعد از تنظيم صورتجلسه و اظهار نظر قاضي مرتضوي اقدامي مبني بر جلوگيري از اعزام دستگيرشدگان حادثه 88 به كهريزك انجام دهد. اما به طور قطع ميتوانسته آنگاه كه بر او ثابت شده قرار است حداقل بيش از دو تا سه برابر گنجايش محل، معترضان را از نوجوان تا پير آن هم در بازداشتگاهي كه براي قمه كشان، اراذل و اوباش و جانيان و زندانيان خطرناك در نظر گرفتهاند جاي دهند، با مقام و مرتبهاي كه در نظام داشته و دارد ميتوانسته است در اسرع وقت با بزرگان نظام موضوع را مطرح و علاوه بر آن در اسرع وقت شخصاً از آن محل بازديد نمايد تا از جنايت و حادثهاي كه در شرف وقوع بوده و اثراتش براي هميشه در تاريخ اجتماعي و سياسي اين مملكت باقي خواهد ماند جلوگيري نمايد. گرچه عموم مردم از كم و كيف دادگاه كهريزك به دليل غيرعلني بودن آن چندان مطلع نيستند اما جسته و گريخته از خبرهايي كه احياناً شنيده و يا خواندهاند عمق فاجعه و آنچه كه عدهاي وظيفه ناشناس در چند روز بر سر فرزندان اين آب و خاك آوردهاند و هر انسان آزادانديشي را بهت زده و آزرده خاطر ميسازد كم يا بيش با خبر هستند و همه وجدانهاي پاك و بيدار را نگران و ناراحت مينمايد. چه سعيد مرتضوي بخواهد اعلام كند چند نفر در حادثه كهريزك بدليل مبتلا شدن به بيماري «مننژيت» يا به دليل تب بالا مردهاند يا اين كه قاضي مرتضوي در آن هنگام سرنوشتساز و نگران كننده براي عدهاي از دستگيرشدگان در مرخصي بوده، تا چه حد احياناً قاصر و مقصر است قوه قضاييه در پي رسيدگي به پرونده و در نهايت صدور حكم نهايي تكليف را مشخص خواهد نمود.
«محمدصالح نيكبخت، وكيل يكي از كشتههاي كهريزك، در روزنامه شرق نوشت: «وقتي فاجعه «كهريزك» علني شد و عاليترين مقام كشور دستور تعطيلي آن را صادر كردند، در 24 ساعت از زمان انتقال اين 145نفر به بازداشتگاه اوين، سهنفر از آنان جان خود را از دست دادند و با تمهيدات سعيد مرتضوي و افراد ديگر كه به دعوت او به دادسرا رفته بودند فوت آنان ناشي از بيماري مننژيت اعلام شد و موضوع ابعاد ديگري يافت. اگرچه از همان زمان مردم به دفتر انجمن دفاع از حقوق زندانيان مراجعه و از حوادث ناگوار آن حتي پيش از 18 تير خبر ميدادند و همه ميدانستند كه اين افراد با اصرار سعيد مرتضوي و همكاران او به اين بازداشتگاه فرستاده شده بودند، اما كلام وي هميشه اين بود كه اين اتفاقات توطئه ضد انقلاب و عوامل فتنه است و او هيچ دخالتي نداشته است. اظهارات جديد سردار اسماعيل احمديمقدم، فرمانده كل نيروي انتظامي داير بر اينكه اعزام بازداشتشدگان با اصرار مرتضوي بوده و او با انتقال آنها مخالفت كرده است مهر تاييدي شد بر آنچه امثال اينجانب و ديگران بهعنوان وكلاي اولياي دم و مضروبان و مجروحان اعلام ميكرديم و جاي آن دارد افسران ديگري كه در آن زمان در دفتر سردار رجبزاده، فرمانده نيروي انتظامي كار ميكردند و معمولاً از تماسهاي آقاي مرتضوي و اصرار وي براي انتقال بازداشتشدگان مطلع هستند، از صداقت فرمانده نيروي انتظامي پيروي كرده و اين حقايق را بيان كنند. اگر آقاي سعيد مرتضوي دادستان وقت و آقاي حيدريفر داديار امنيت وقت بر انتقال اين افراد به كهريزك اصرار نميكردند و دستور روز يكشنبه 21 تير شوراي امنيت از طريق وزير وقت اطلاعات و درخواست دبير شورايعالي امنيت ملي ساعت 9 صبح روز دوشنبه 22 تير اجرا ميشد و اين بازداشتشدگان به زندان ديگري انتقال پيدا ميكردند هيچيك از آنان فوت نميكردند. اينجاست كه اظهارات آقاي احمديمقدم هرچند ديرهنگام، ميتواند گوشهاي از آنچه منجر به حادثه كهريزك شد را روشن كند و چه خوب بود اين مسائل پيش از صدور حكم نهايي مرجع تجديدنظر پرونده قضات كهريزك مطرح ميشد. چون وقتي موكل من پدر مرحوم جواديفر در آخرين جلسه از سعيد مرتضوي اعلام رضايت كرد، اوليايدم ديگر از مرجع تجديدنظر درخواست كنند از شخص احمديمقدم بهعنوان مطلع تحقيق كنند تا گوشههاي پنهان اين حادثه روشن شود.»3
آيا در اتاقي چندين برابر ظرفيت محل آن هم افراد زنداني را جاي دهند كه غذاي كافي نداشته باشند و نتوانند از حداقل امكانات بهداشتي و رفاهي استفاده نمايند، نوعي شكنجه به حساب نميآيد و مسئولان ذيربط مقصر نيستند.
«سليماني به عنوان مديركل زندانهاي استان اعلام ميكند كه تراكم زنداني بسيار بالا بوده و در هر اتاق چندين برابر ظرفيت، متهم مستقر شده بود. همچنين سليماني گفته است كه سازمان زندانها بر بازداشتگاه كهريزك نظارت نميكرده است.»4
به راحتي و سادگي نميتوان نگرانيهاي خانوادههاي دستگير شدگان را درك كرد مگر اينكه برادر، فرزند، خواهر، پدر يا مادر فردي در برههاي از زمان زنداني يا دستگير و يا مفقود شده باشد تا بتوان به عمق ناراحتي و نگراني آنها پي برد.
پدر و وابستگان روح الامينيها ميتوانند بدانند و يا بگويند در اين چهار سال چه بر آنها گذشته است به ويژه وقتي ميديدند قاضي مرتضوي از طرف رييس دولت دهم به سمتهاي عالي دولتي منصوب شده، مجلس هم نه تنها وظيفه نظارتي خود را به نحو احسن انجام نداد بلكه رييس دولت وقت در برابر ديدگان جهانيان صداي ضبط شده برادر رييس مجلس شوراي اسلامي و قطعاً غير قانوني توسط مرتضوي را در مجلس پخش ميكند و بدين طريق نه تنها از مرتضوي پشتيباني مينمايند بلكه در سمت خويش هم ابقا ميگردد در واقع نمك بر زخم دل داغديدگان و زخميهاي اسارتگاه كهريزك ميپاشند.
معمولا سعيد مرتضوي با خدم و حشم و يا محافظ تا جلو دادگاه ميآمد و در هنگام خروج همراهان وي را محاصره كرده و دور او حلقه ميزدند و وي را از محل دور ميكردند. روزي در دادگاه داستان جالبي اتفاق افتاد و آن شنيدن سخنان مادر داغديدهاي بود كه سعيد مرتضوي وي را روزگاري به سخره گرفته بود.
«مرتضوي با تيم اسكورت هميشگي خود به جلسه دادگاه آمد و در حالي كه درجلسه دوم و سوم متن دفاعيات خود را در اختيار خبرنگاران قرار داده بود اين بار بيتوجه به آنها وارد دادگاه شد. به دليل غيرعلني بودن دادگاه خبرنگاران 150 دقيقه در مقابل در دادگاه كه مقابل كاخ گلستان است منتظر بودند. اما در اين بين حضور زن ميانسالي در بين كساني كه در انتظار نتيجهاي از دادگاه بودند بيشتر جلب توجه ميكرد. زني كه در انتظار مرتضوي بود تا جملهاي را به او بگويد! پس از اتمام دادگاه محافظان مرتضوي به خبرنگاران اجازه ندادند تا مصاحبهاي با متهم رديف اول پرونده صورت بگيرد اما زن ميانسالي از بين جمعيت به سمت مرتضوي دويد و جملهاي را فرياد زد. او كه از صبح در كنار خبرنگاران ايستاده بود در پاسخ به سوال خبرنگاران كه چرا در اينجا ايستاده است گفت: دخترم را در آمريكا كشتند. براي پيگيري پروندهاش چند بار به دادسرا رفتم. اينقدر به آنجا رفت و آمد داشتم كه يك روز مرتضوي مرا به سخره گرفت و گفت: امروز كارت ورود زدهاي؟ امروز اينجا آمدم تا وقتي از دادگاه ميآيد به او بگويم كارت ورود و خروجت را زده اي؟ اين مادر هنگام خروج مرتضوي از محوطه دادگاه خود را به ماشين دادستان سابق رساند و با صداي بلند گفت: بالاخره تو هم كارت زدي؟!!»5
خلاصه اينكه ضمن تقدير از همهي نيروهاي انتظامي تلاشگر و زحمتكش و وظيفه شناس در سراسر اين مرز و بوم بويژه آنان كه با فداكاري و از خودگذشتگي امنيت و آسايش را براي هم ميهنان خويش به ارمغان ميآورند، آيا اگر سردار احمدي مقدم بلافاصه موضوع اعزام دستگيرشدگان حادثه انتخابات 88 را به بزرگان نظام گزارش ميداد يا در اسرع وقت از نزديك به كهريزك ميرفت و دستورات لازم را براي نگهداري آنان صادر ميكرد آيا جنايت كهريزك آنگونه كه رقم خورد اتفاق ميافتاد؟
مدير مسئول
پي نوشت ها:
1-.«جمهوري اسلامي»، آيت ا... شهيد مطهري، چاپ يازدهم سال 1374، صفحه 64 و 65، نقل از روزنامه ايران 21/8/92
2- روزنامه آرمان، 30/8/92
3- روزنامه تهران امروز، 2/9/92
4- همان، 21/2/92
5- روزنامه تهران امروز، 10/2/92
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 24,دسامبر,2024